وبلاگ شخصی علی زمانی

پیرامون مطالعات و دلبستگی های شخصی

وبلاگ شخصی علی زمانی

پیرامون مطالعات و دلبستگی های شخصی

در این بلاگ ، تمام حوزه هایی که به نوعی علاقه مند به کار هستم رو می نویسم ،
گاهی در مورد فیزیک و مقالات و تحقیقات و کارهایی که علاقه به پیگیریشون دارم ،
گاهی در مورد نظریات جامعه شناختی و روانشانی ، گاهی در مورد افکار جهان بینی ، گاهی در مورد طراحی وب ،
هر چیزی که به نوعی علاقه مند هستم ، در این بلاگ می گنجد

پربیننده ترین مطالب

پازل های بدترکیب

پنجشنبه, ۵ بهمن ۱۳۹۱، ۰۶:۰۰ ب.ظ

می دونی چیه ، تو ذهنم یه چیز جدید داره شکل میگره ،

از ۲ روز پیش که مجبورش کردم ایده ها و افکار و افرادی رو که فقط بیهوده انرژی رو اتلاف میدن ،حذف کنم، کلی ذهنم آزاد شده ، البته ناگفته نماند ،این یه عادت قدیمی هست ، و تا بخواد از ذهن آدم بیرون بره ، طول میکشه ، ولی بذار از این ایده ی جدیدم بنویسم ،

چیزی که یه زیر بخش از کل فکرام توی سال های گذشته میشه ، بخشی از شخصیت برتر ، ولی یعنی چی ؟

یه ایده ی ساده هست که میگه ، برای ابر مرد شدن دیگه نیازی به پول و قدرت زیاد نیست ، نمی خواد سوپر من یا بت من باشی ، اگه بتونی احساسات جوامع رو با خودت همسو کنی و ایده ها و افکار خودت رو با کمک نقاط ضعف و قدرت اونا جلو ببری ، حالا بستگی به قدرتت داره ، تبدیل به یه شخص قوی می شی که خیلی زود می تونه قدرت زیادی کسب کنه ، می تونی با کنترل غیر مستقیم افکار اطرافیانت ، و هم سو کردنشون با ایده هات ، و رهبری کردن احساسات و علایقشون ، به نوعی برای رسیدن به هدف خودت استفاده کنی!

شاید در نگاه اول بگی ،یک فکر توهین آمیز میشه ، چون داریم از مردم و افراد جامعه ، سوئ استفاده ی ابزاری میکنیم ، ولی نه ! نباید درجه ی منفی بودن این قضیه رو بالا ببری ، آره ، درسته ما این وسط از مردم استفاده میکنم ، سوئ استفاده نه ! داریم ایده ها و افکار ، قابلیت ها ، استعداد ها و خلایق اونا رو پیدا میکنیم ، و با پیدا کردن نقطهی مشترکشون با هدف و تصمیمی که داریم ، اونا رو رهبری میکنیم ، یه مدیر موفق ! یه مبارز موفق ! نا گفته هم نماند ، درصد بسیاری از مردم ، دوست دارند ازشون استفاده کنی! خودشون رو گذاشتن که تو سوارشون بشی! این خیلی بدتر از چیزی هست که توی ذهنت جا میگیره ،

حالا بزار پیش مقدمه ای که امروز ظهر در مورد یه ابر مرد ، توی ذهنم نوشته بودم رو خلاصش کنم ، و البته ناگفته نماند این ایده ها هنوز خیلی خام هستند تا به مرحله ی عمل برسند چون فقط افکار خودم هستند و هنوز کامل پخته نشدند!

بزار یه تعریف از جامعه کنم ، جامعه به مجموعه ای از مهره هایی گفته میشه که توی این مثال آدم ها هستند ،هر مهره ویژگی های خاص خودش رو داره ، افکار خودش رو داره و سلایق خودش رو داره ، هر مهره می تونه فکر کنه ! مجموعه ی مشترک احساسات و ویژگی های خاص افراد جامعه ، اون جامعه رو می سازه و میگه جو حاکمش چی هشت ، مثلا یه جامعه ی مریض ، یه جامعه ی متفکر ، یه جامعه ی چاپلوس ، یه جامعه ی دزد ! و ای اخ ، جامعه خیلی تعریف دیگه هم داره که فعلا بری مثال من کافیه ،

حالا ، بهت گفتم که عناصر جامعه ، فکر میکنن ، ولی لذوما منطقی نیستند ! بیشتر مواقع رفتار حاکم بر افراد ، تحت تاثیر مستقیم ، احساسات هست ، بزار یه مثال بزنم ، یه جمله از یه فیلسوف بود ، اسمش یادم نیست متاسفانه ، میگفت : اینکه یه نفر رو فریب بدی ، خیلی راحت تر از اینه که بهش حالی کنی ، فریب خورده! زیاد دیدیم که با یه عطر خوب ، لحن خوب ، صورت خوب ، همدردی خوب ، میشه نظر یک نفر و بلطبع احساسات شخصی یه نفر به شما رو عوض کرد ،زیاد هم دیده میشه که آدم های منطقی رو هم میشه اینطوری جذب کرد ، یه چیزایی مثل قانون جاذبه و از این چیزا ، اعتماد بنفس و خلاصه این جور موراد !

حالا ، یه جامعه داریم ، یه فرد و چیزی که این دو رو به هم اتصال میده ، احساسات و رفتار متقابل! که حرف اصلی منم همین چسب میانی هست ، به نظرم زیاد شنیدی که میگن اگه توی رفتارت دقت کنی ، میتونی شخص موفق تری باشی ، محبوب تر بشی ، به قولی تو دل برو تر بشی !

تازه رسیدم به حرف اصلیم ، کسی می تونه یه شخص قوی باشه که بتونه نظارت دقیق و هوشمندانه و بر اساس شخص و شخصیت های مقابل ، داشته باشه و با به گزین کردن و دقیق کنار هم قرار دادن ، عناصر رفتاری ، و همینطور به پیش زمینه ای به نام شناخت رفتار طرف مقابل ، مسیر احساسات طرف مقابلش رو به سمتی که خودش میخواد هدایت کنه ، خب کار سختی هست ، هم باید شخصیت شناسیت خوب باشه ، هم عناصر رفتاری رو خوب بلد باشی .

راستی یه چیزی یادم رفت ، عناصر رفتاری ،خودم یه دیدگاه در مورد عناصر رفتاری دارم ولی نمی دونم تا چه حد با نظر بقیه ی روان شناسا صدق کنه :دی ، ولی خودم تا الان قبولش دارم ،

هر رفتاری که ما توی زندگی مون ، انجام میدیم یه عنصر هست ، خساست ، بد اخلاقی ، فحاشی ، بد دهنی ، راست گویی ، دروغ گویی ، خوش مشربی ، افسردگی ، بی ابدی ، پر انرژی بودن ، خلاصه هر چیزی که به ذهنت میرسه ، اگه پست های قبلیم رو خونده باشی متوجه میشی که گفتم ، این عناصر هر کدوم یه نقاط ضعف و قوتی دارند ، که برای بقای خودشون سعی میکنند ، رفتار های بیرونی ما رو تحت کنترل خودشون بگیرین ، مثلا ، کسی که بد اخلاقه ، کلا عنصر بد اخلاقیش حاکم بر رفتارش هست ، و تا آخر …

خب ، یه رفتار هوشمندانه رفتاری هست که برای رسیدن به هدفی که توی ذهنش هست ، با نقاط مشترک عنصر های رفتاری و نوع شخصیت طرف مقابل ، جوری رفتار بین فردی رو به وجود بیاره ، که برای مثال ، طرف مقابلش در عین حال که حرفش و گوش می کنه ، دوستش داشته باشه ، ازش بترسه ، و همینطور بهش اعتماد کنه ! ولی خیلی باید زیرک باشی که بتونی به این ضرافت بری جلو!

حالا هر عنصر رو یه تیکه از پازل در نظر بگیر ، که باید دقیق کنار پازل های دیگه بزاریش که کوچکترین بد فرمی دیده نشه و تصویر بیرونیش هم زیبا باشه!

به قولی ، خلاجت نکش ، تو هم می تونی آواز بخونی هم می تونی برقصی ، ولی من چون دوست دارم ، دلم می خواد برام بنویسی !

چند تا چیز دیگه هم هست که فعلا پراکنده هستن ، روشون فکر میکنم ، می نویسم :)

پس فعلا

۹۱/۱۱/۰۵
علی زمانی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی