خودخواهی
یادم باشد حرفهایم را قاب بگیرم، بزنم به دیوار، این روز تند تند، فکرم عوض میشود.
مدام غرق در افکار دیگران میشوم و تا نگاه میکنم، چند وقتی درگیر فکر دیگران بودهام. نمی دونم این چه مشکلی هست که هنوز عادت نکردیم به اینکه خودمون رو برای خودمون تثبیت کنیم؟ چه اشکالی داره که همیشه حرف خودمون باشه و حرف دیگران بعداً؟ نمی دونم کی گفته خود خواهی بده، به نظر من خودخواهی خیلی خیلی هم خوبه، همیشه به نیاز های خودمون توجه میکنیم، همیشه اول خودمون رو ملاک میزاریم بعدش دیگران رو وارد این مسیر میکنیم، چرا اصلا باید همیشه دیگران رو ملاک قرار بدیم؟ چرا نگیم، فلان رفتارم رو دوست نداشتم چون خودم از چنین رفتاری خوشم نمی یاد؟
شاید مشکلی از روزایی باشه که داشتیم بزرگ میشدیم، کوچیک که بودیم کسی بهمون یاد نداد مال خودمون باشیم، همیشه مارو مجبور کردن برای دیگران باشیم، پسرم برای عمو فلان کار رو انجام بده؟ درس به خون تا مامانت خوشحال به شه؟ اگه ازدواج نکنی قلب پدر و مادرت شکسته میشه؟
همه چیزمون بر مبنای دروغ بود، آره، دروغ، فکر کنم بیشتر مد شده دروغ رو حرف یا رفتار معنی کنیم، بلعکس، این دروغ گفتنه خیلی بده، از کوچیکی یاد گرفتیم خودمون رو سرکیسه کنیم و بهش دروغ بدیم و برای دیگران باشیم، حنی چیزی به اسم عشق هم قاطی این مسایل کردیم، باید به پای طرف بیوفتیم تا قبول کنه و منت بزاره روی سرمون؟ چرا طرف مقابل نباید قبول کنه که ما رو به خاطر خودمون بخواد؟
کاش بیشتر یاد میگرفتیم خود خواه باشیم و ملاک اصلی خودمون باشیم، به نیاز های خودمون توجه کنیم، متاسفانه این خودخواهی هم تازگی مورد تجاوز قرار گرفته و با همین خود خواهی دوباره گول میخوریم و برای دیگران میشیم، یه سری عقاید و باورهایی رو با هر روشی به خوردمون میدن و ما هم فکر میکنیم از سر عقل و منطق خودمون داریم این کار رو انجام میدیم ولی هی، کی باورش میشه که ما افرادی هستیم که از کودکی با دروغ بزرگ شدیم، بدترین نوع دروغ!
البته من آدم خود خواهی هستم :دی، ولی باز هم با تمام تلاشی که میکنم که خود خواه باشم ولی باز نمی تونم و دوباره گول میخورم، خیلی سخته آدم مال خودش باشه، حتی توی خود ما هم افرادی هستند که سعی میکنند به ما دروغ بدن و از ما برای خودشون استفاده کنند.
فکر کنید، اول دبستان، یادمون می دادن که اولین مرحله از مهمترین چیزی که همیشه مال ما هست درست و حسابی استفاده کنیم، بهمون یاد می دادن چطوری به حرف خودمون گوش بگیری و نیاز های واقعی خودمون رو بفهمیم، یاد بگیریم خودمون رو بزرگ کنیم، بهش برسیم، یادمون می دادن خودخواه باشیم، اونوقت ما الان افرادی بودیم که کرامت واقعی انسانیت دنبال میکردیم نه اینکه، بعد از عمری تازه میفهمیم که، یادش به خیر، کوچیک که بودم نقاشی خیلی دوست داشتم ...
کاش یاد میگرفتم خود خواه باشم، کاش!
بعضی وقتا حتی حرفهای خودم هم برایم غریبه میشوند.
این روزها باید مدادم، فکر کنم و دیروزم را یادداشت کنم تا فردا یادم نرود چقدر فرق کردهام.
یادم باشد پای آینه که میروم، مطمئن باشم کسی که دیروز اینجا بود چرا امروز خبری نیستش؟
یادم باشد اسم خودم را هم بزرگ بنویسم، بزنم لای دیوار، کاش اسمم یادم بماند.
اینجا که من نشستهام، همه مرا برای خودشان میخواهند ...