بدون عنوان
جمعه, ۲۹ آذر ۱۳۹۲، ۱۱:۴۴ ب.ظ
دل است ، باید رهایش کنی ، به بند بودنش دروغت میدهد ، بگزار رها باشد
آنوقت
خودت تنهایی ، گوشه ای بنشین و تا آخر به سفیدی بنگر ،
تا من و تو ، دوباره بزگرترین دروغ را دوباره پیدا کنیم و از نو ، تمام تو را دفنت کنم
آنوقت من می مانم و خودم و یک اطاق خالی پر از حرف هایی که هیچوقت به آنها عمل نکردم .
۹۲/۰۹/۲۹