8 اردیبهشت
يكشنبه, ۸ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۰:۴۸ ب.ظ
در سرابی از درد ، من هر روز حرف هایم را برایت می نوشتم ، به امید روزی که برگردی ..
زمان میگذشت و تو بر نگشتی و من همیشه حرفهایم را برایت مینوشتم
روزها مثل تکه های از یک مفعوم گیج و مبهم ، تند تند از ذهنم می گزرند و من تو را ملتمسانه خواهم هاست ...
یک سال بزرگتر شدن ، شاید هم یک سال پیرتر شدن ،
مثل همیشه حرفهایم را با دردی غریب شروع خواهم کرد تا شاید روزی پیدایش کنم ، کسی را که هرگز نخواهم فهمید که چرا اینگونه دنبالش بوده ام .
8 اردیبهشت ، تولد خودم مبارک ...
۹۲/۰۲/۰۸